2
دانشجوی دوره دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی دانشگاه آزاد واحد مشهد
3
مدرس دانشگاه آزاد واحد مشهد
چکیده
رسیدگی فرجامی به عنوان آخرین مرحله دادرسی توسط عالیترین نهاد قضایی در نظر گرفته میشود. در این بین، بررسی پیشینه دیوان عالی کشور به عنوان مرجع رسیدگی به درخواست فرجام و مقررات کیفری ناظر بر این نهاد میتواند موجبات شناخت، تدوین و اجرای قوانین مطلوبتری را در این زمینه فراهم آورد. از این رو، مقاله حاضر با رویکرد نهاد محور، به پژوهش پیرامون پیشینه تاریخی - تقنینی رسیدگی فرجامی پرداخته است. مطالعه صورت پذیرفته نشان میدهد که از زمان هخامنشیان، نهادی تحت عنوان محکمه عالی وجود داشته که وظایف آن مشابه دیوان عالی در مفهوم امروزی است. با لحاظ تغییرات ایجاد شده در ساختارهای قضایی ایران طی دورههای مختلف، میتوان گفت که انقلاب مشروطه در دوره قاجار آغاز شکلگیری حقوق مدرن و به رسمیت شناختن رسیدگی فرجامی در معنای نوین خود محسوب میشود. با وجود توسعه مفهوم رسیدگی فرجامی در دوران حکومت پهلوی، با تحقق انقلاب اسلامی، این طریق رسیدگی دستخوش تحولات متعددی گردیده است. در این میان، مطابق دیدگاه سیاستگزاران اولیه پس از انقلاب، رسیدگی دو درجهای خلاف قوانین اسلام تلقی شده و در نخستین فرایندهای قانونگذاری، نهادهای پژوهشخواهی و فرجامخواهی حذف گردیدند. معالوصف، پیامدهای فقدان بازنگری در آرا موجب شد تا قانونگذار جمهوری اسلامی از نظر ابتدایی خود عدول کند. در این راستا، با تغییرات پی در پی، نهایتاً رسیدگی فرجامی به موجب قانون آیین دادرسی کیفری 1392 به عنوان طریقی برای اعمال نظارت دیوان عالی کشور بر حسن اجرای قوانین در محاکم و ترتیبی جهت امکان بازنگری در آرای کیفری پیشبینی گردید.